منافات

STOP : Before reading these statements,Please prove taht you are human,in otherwise avoid from reading these statuse...

منافات

STOP : Before reading these statements,Please prove taht you are human,in otherwise avoid from reading these statuse...

افسوس که ما پیر جهان دیده نبودیم
وقتی رسیدیم به ایام جوانی

عارف قزوینی

شمع محفل شاهان شدن ذوقی ندارد
خوشا شمعی که روشن میکند ویرانه ها را

مزن تیر خطا آرام بنشین و مگیر از خود
تماشای شکاری را که از دست تو خواهد رفت

فاضل نظری

نام جدید آلبوم نامجو..
به زودی برای دانلود قبل از انتشار رسمی..

ما را رها کنید در این رنج بی حساب
با قلب پاره پاره و با سـینه ای کباب

عمری گذشت در غم هجران روی دوست
مرغم درون آتش و ماهـــی بــــــرون آب

حالی نشد نصیبم از این رنج و زندگی
پیری رسید غرق بطالت پس از شباب

از درس و بحث و مدرسه ام حاصلی نشد
کـــــی می توان رسید به دریا ازین ســـراب

هرچـــه فراگرفتم و هرچـــه ورق زدم
چیزی نبود غیر حجابی پس از حجاب

روح الله خمینی

آدمی مخفی ست در زیر زبان
این زبان پرده ست بر درگاه جان

آنکه زین جرعه کشد جمله جهانش نکشد

از روی تو دل کندنم آموخت زمانه..

از بایزید پرسیدند که مرد را در این طریق چه بهتر؟
گفت: دولت مادر زاد.
گفتند: اگر نبود؟
گفت: تنی توانا.
گفتند: اگر نبود؟ 
گفت گوشی شنوا، 
گفتند اگر نبود؟
گفت: دلی دانا.
گفتند: اگر نبود؟
گفت: چشمی بینا.
گفتند: اگر نبود؟
گفت: مرگ مفاجا.

سرکش مشو جون شمع که از غیرتت بسوزد

انگار در مسیری از تجسم پرواز بود که یک روز آن پرنده نمایان شد..

فروغ فرخزاد

باید باهمه چی بسازی تا،همه چی بسازی تا،همه چی بسازی که میزنی برقصه..

با روی تو باروت
بی روی تو بیروت

بیگلو

عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیرزید که بی سیم زرم

استاد شهریار

یک روزی شبلی (علیه السلام) و جنید (رحمته االله علیه) باهم مربض شدند..
(شبلی از شاگردان جنید بود،که برای شاگردی کردن در خدمت جنید مشقت ها و سختی های فراوان کشیده بود)

طبیب ترسا(مسیحی) پیش جنید رفت و جنید یک یک دردها بر وی بگفت و طبیب دارو بنوشت،بعد از آن طبیب پیش شبلی رفت و جویای حال شد،شبلی حرفی نزد،پس طبیب بگفت آخر چه شد ولی شبلی چیزی نگفت..

تا چند روزی بعد که جنید و شبلی پیش هم رسیدند،جنید به شبلی گفت از بهر چه درد خود با طبیب نگفتی؟؟ شبلی گفت:تو چرا دردهای خود پیش طبیب گفتی؟ جنید پاسخ داد:من گفتم که بداند که چون با جنید یار این چنین کنند با طبیب ترسا چه میکنند!! حال تو چرا نگفتی؟

 شبلی هم گفت:من شرمم آمد پیش طبیب ترسا از یار گله کنم..


نه منعم به مال ازکسی برتر است

خر ار جل اطلس بپوشد خر است

سعدی


منعم:آدم پولدار

امروز بعدازظهر داخل یه شعر کلاسیک از مولانا که چهار پنج سال پیش خیلی دوسش داشتم،افتادم،الان کاملشو یادم نیست،ولی خواستید سرچ بزنید کاملشو پیداش کنید..

ما نزان محتشمانیم که ساغر گیرند     و نزان مفلسکان که بز لاغر گیرند

ما از آن سوختگانیم که از لذت سوز     آب حیوان بهلند و پی آذر گیرند

آن که زین جرعه کشد جمله جهانش نکشند     مگر را به گلیم از برما برگیرند

نا امیدان که فلک ساغر ایشان بشکست     چو ببینند رخ ما طرب از سرگیرند

به یکی دست می خالص ایمان گیرند     به یکی دست دگر.........

خلیفه بفرمود تا او (حسین ابن منصور را بخاطر گفتن انالحق) را به زندان برند، او را به زندان بردند یکسال اما خلق می‌رفتند و مسایل می‌پرسیدند بعد از آن خلق را از آمدن منع کردند مدت پنج ماه کس نرفت مگر یکبار ابن عطا و یکبار عبدالله خفیف و یکبار ابن عطا کس فرستاد که ای شیخ از این سخنی که گفتی عذرخواه تا خلاص یابی (عطا یک نفر رو میفرسته زندان که به حسین بگه از حرفی که زدی،انالحق،عذرخواهی کن تا آزاد بشی)، 
حلاج گفت: کسی که گفت،گو عذر خواه (حسین در جواب میگه کسی که این حرفو زده بهش بگید عذر بخواد،منظور خداست) ،ابن عطا چون این بشنید بگریست و گفت: ما خود چند یک حسین منصوریم..

دست و پایی میتوان زد بند اگر بر دست و پاست
وای بر جان گرفتاری که بندش بر دل است

در‌مورد فتوا ائمه در کشتن حسین و پیش بینی او در احوالات جنید علیه سلام:

حسین با جمعی صوفیان پیش جنید آمد و‌ مسائل پرسید،و جنید جواب نداد و گفت: زود باشد که سر چوب پاره سرخ کنی (یعنی با این حرفای گنده ای که تو میزنی زود اعدامت میکنن) و حسین در جواب گفت: آن روز که من سر چوب‌ پاره سرخ کنم تو جامعه ی اهل صورت بپوشی (اونروز که منو اعدام کنن تو قطعا جزو علمای ظاهر بین خواهی بود). چنان که آنروز که ائمه فتوا دادند که او را بباید کشت،جنید در جامعه توصف بود،نمی‌ نوشت (همه ی علما فتوا دادند که حسین کفر میگه باید بکشیمش ولی جنید فتوا نداد) ، خلیفه گفته بود: خط جنید باید (خلیفه ی اون موقع میگه باید جنید هم حتما تایید کنه که حسین رو اعدام کنیم،آخه گنده ی همه ی ائمه جنید بوده)‌.‌ جنید دستار و دراعه را بپوشید و به مدرسه شد و جواب فتوا نوشت: «نحن نحکم باظاهر»،یعنی بر ظاهر حال کشتنی است،و فتوا بر ظاهر است،باطن را خدای داند. 


.

.

پیدا شدی با غم، تو در جام شراب من

 از این حال خراب من

بگو دیگر چه خواهی

اشکی که ریزد ز دیده‌ی من،

آهی که خیزد ز سینه‌ی من،

رنگ تمنا ندارد

.

.


قسمتی از مستند "پ مثل پلیکان" ساخته ی پرویز کیمیاوی،با صدای کودکی که در مستند بازی میکند

من دنبال یه نفر میگردم که باهم بریم رستوران یه غذایی بخوریم یه گپی بزنیم..

مثل گپ دوتا آدم غریبه..

 سیامک انتصاری پور

به خانه می رفت با کیف و با کلاهی که بر هوا بود..

چیزی دزدیدی ؟ مادرش پرسید..

دعوا کردی باز؟ پدرش گفت..

و برادرش کیفش را زیر و رو می کرد،

به دنبال آن چیز که در دل پنهان کرده بود..

تنها مادربزرگش دید،

گل سرخی را در دست فشرده کتاب هندسه اش

و خندیده بود..

"حسین پناهی"


دانلود آهنگ "Going Home" اثر "George Fenton"

بعد از اینم نبود شایعه در جوهر فرد
که دهان تو درین مساله خوش استدلالی ست

مردم دیده به لطف رخ تو در رخ تو
عکس خود دید گمان برد که مشکین خالی ست

ای خردمند که گفتی نکنم چشم به خوبان
به چه کار آیدت آن دل که به جانان نسپاری؟

"بیگاه شد

            بیگاه شد

                      بیگاه شد،خورشید اندر چاه شد

                                                          خورشید جان عاشقان،جان عاشقان،جان عاشقان،در خلوت الله شد..

                                                                       خامش که بس مستعجلم،کاغذ بنه بشکن قلم"

                                                                                                                                      مولانا 


دانلود آواز همایون شجریان بنام "بی گاه شد"

ای عشق منم از تو سرگشته و سودایی
و اندر همه ی عالم مشهور به شیدایی

در نامه ی مجنون تا از نامه من آغازند
زین بیش اگر بردم سر دفتر دانایی

ای باده فروش من , سرمایه ی جوش من
از توست خروش من , من نایم و تو نایی

گر زندگیم خواهی در من نفسی دردم
من مرده ی صد ساله تو جان مسیحایی 
حضرت حسین بن منصور 
قدس الله روحه العیز،     
رحمته الله علیه           

دانلود آهنگی زیبا از مهسا وحدت

حرف نزدم، امیدتو نکشتم
هیـــــش، ساکت، فرو نکن از پشتم
نه نمیشه تو که مثه اونا نیستی
صاف نرو روبروی اشاره ی انگشتم
فدای سرت اگه برگا میریزه
گلم این فصله دسته ما نی که
هرچی که داریم آرزوی بقیس
گرچه که واسه ی ما سهم کوچیکه
وقتی چشمام خاکستری دید
فهمیدم مرام از وابستگی نی
فهمیدم عزیزامو دوست دارم
فهمیدم به جز این خاک بِستری نی
بر باد رفته، هرروز هفته
این روزا این حسم از توم رفته
چنتایی دلو گرم کردم اما
این زمستون هرروز برفه
اَه…

  ♫♫♫

همون شهر شلوغ
هی ..
امروز تو من ساکته
زمان محو عبور
حیف ..
اما با من ثابته
بازم صاعقه
دلِ آسمونو کَند
بوی خاک و نم..

اینم جالبه

ساعت هفت صبح ، تف
کار ماها دیگه از پنج گذشت
منو بشناس از سرگذشت
گذشتم من از سرِ گذشت
یه وجب دو وجب آب..
فرقی نداره از سر گذشت
یه نفر کیش، هممون مات
حرف من اینِ از سر تا تش..


دانلود آهنگ نپرس از صادق

"آی عشق آی عشق،چهره ی آبی ات پیدا نیست..

  آرزوم بود که این شعرو من میگفتم..

  من ده سال از زندگیمو عاشق به نفر بودم..

  ده سالی که توام با...ندانم کاری هایی بود از جانب خودم..

گذشتم از او به خیره سری   گرفته ره مه دگری

کنون چه کنم با خطای دلم     که رفت ز برم....

  آدم نمیدونه لحظات تنهاییشو،یعنی نمیتونه با کسی قسمت کنه..

    نمیتونه برای کسی توضیح بده،که با یاد یک معقوله ی عاشقانه در آدم چی میگذره،و چجوری منجر به بیرون ریختن میشه.."

استاد نامجو