منافات

STOP : Before reading these statements,Please prove taht you are human,in otherwise avoid from reading these statuse...

منافات

STOP : Before reading these statements,Please prove taht you are human,in otherwise avoid from reading these statuse...

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانلود» ثبت شده است

"بیگاه شد

            بیگاه شد

                      بیگاه شد،خورشید اندر چاه شد

                                                          خورشید جان عاشقان،جان عاشقان،جان عاشقان،در خلوت الله شد..

                                                                       خامش که بس مستعجلم،کاغذ بنه بشکن قلم"

                                                                                                                                      مولانا 


دانلود آواز همایون شجریان بنام "بی گاه شد"

حرف نزدم، امیدتو نکشتم
هیـــــش، ساکت، فرو نکن از پشتم
نه نمیشه تو که مثه اونا نیستی
صاف نرو روبروی اشاره ی انگشتم
فدای سرت اگه برگا میریزه
گلم این فصله دسته ما نی که
هرچی که داریم آرزوی بقیس
گرچه که واسه ی ما سهم کوچیکه
وقتی چشمام خاکستری دید
فهمیدم مرام از وابستگی نی
فهمیدم عزیزامو دوست دارم
فهمیدم به جز این خاک بِستری نی
بر باد رفته، هرروز هفته
این روزا این حسم از توم رفته
چنتایی دلو گرم کردم اما
این زمستون هرروز برفه
اَه…

  ♫♫♫

همون شهر شلوغ
هی ..
امروز تو من ساکته
زمان محو عبور
حیف ..
اما با من ثابته
بازم صاعقه
دلِ آسمونو کَند
بوی خاک و نم..

اینم جالبه

ساعت هفت صبح ، تف
کار ماها دیگه از پنج گذشت
منو بشناس از سرگذشت
گذشتم من از سرِ گذشت
یه وجب دو وجب آب..
فرقی نداره از سر گذشت
یه نفر کیش، هممون مات
حرف من اینِ از سر تا تش..


دانلود آهنگ نپرس از صادق

جسم خاک از عشق در افلاک شد   کوه در رقص آمدو چالاک شد

   آینه ات دانی چرا غماز نیست؟    زانکه زنگار از رخش ممتاز نیست

.

شاد باش ای عشق خوش سودای ما   ای طبیب جمله علت های ما

ای دوای نخوت ناموس ما   ای تو افلاطون و جالینوس ما

.

چونکه گل رفت و گلستان درگذشت   نشنوی زان پس زبلبل سرگذشت

چونکه گل رفت و گلستان شد خراب   بوی گل را از چه جوییم از گلاب

مولوی (مثنوی معنوی)


دانلود آهنگ "آینه" نامجو

جواب سوالم تو باشی اگر
ز دنیا ندارم سوالی دگر
جواب سوالم تو باشی اگر
ز دنیا ندارم سوالی دگر
که من پاسخی چون تو میخواستم
مباد آرزویم از این بیشتر
که من پاسخی چون تو میخواستم
مباد آرزویم از این بیشتر...


نشستم به بامی که بامیش نیست
شگفتا دلم میزند باز پر
نفسگیر گردیده آرامشم
خوشا بار دیگر هوی خطر
نشستم به بامی که بامیش نیست
شگفتا دلم میزند باز پر
نفسگیر گردیده آرامشم
خوشا بار دیگر هوای خطر
برا آن است شب تا بخوابم که شر
بزن باز بر زخم من نیشتر
دلم جراتش قطره ای بیش نیست
تو ای عشق او را به دریا ببر
تو ای عشق او را به دریا ببر
تو ای عشق او را به دریا ببر

محمد علی بهمنی


دانلود ترانه ای خفن از ناصر عزیز
 
 
Dance me to your beauty with a burning violin
Dance me through the panic 'til I'm gathered safely in
Lift me like an olive branch and be my homeward dove
Dance me to the end of love, dance me to the end of love
با نوای سوزان ویلون، تا زیبایی‌ات با من برقص
با من برقص تا در هنگامهٔ وحشت آرام گیرم
همچون یک شاخهٔ زیتون برم دار و کبوتری در راه خانه‌ام باش
تا انتهای عشق با من برقص، تا انتهای عشق با من برقص
 
Oh let me see your beauty when the witnesses are gone
Let me feel you moving like they do in Babylon
Show me slowly what I only know the limits of
Dance me to the end of love, dance me to the end of love
آه بگذار زیبایی‌ایت را نظاره کنم آنگاه که نظاره‌گران همه رفته‌اند
بگذار حرکت کردنت را احساس کنم، آن‌گونه که در بابل می‌کردند
آرام آرام نشانم بده آن‌چه را که تنها مرزهایش را می‌شناسم
تا انتهای عشق با من برقص، تا انتهای عشق با من برقص
 
Dance me to the wedding now, dance me on and on
Dance me very tenderly and dance me very long
We're both of us beneath our love, we're both of us above
Dance me to the end of love, dance me to the end of love
حالا برای پیوند با من برقص، برقص و برقص
با محبت و بسیار طولانی با من برقص
ما هردو در عشق هم پوشیده هستیم، ما هر دو در ملکوت هستیم
تا انتهای عشق با من برقص، تا انتهای عشق با من برقص
 
Dance me to the children who are asking to be born
Dance me through the curtains that our kisses have outworn
Raise a tent of shelter now, though every thread is torn
Dance me to the end of love
با من برقص به خاطر کودکانی که تمنای زاده‌شدن دارند
با من برقص از میان پرده‌های حاجبی که بوسه‌های ما آنها را فرسوده‌است
خیمهٔ سرپناهی به پا کن، گرچه همه‌ی تار و پودش از هم گسسته شده
تا انتهای عشق با من برقص
 
Dance me to your beauty with a burning violin
Dance me through the panic till I'm gathered safely in
Touch me with your naked hand or touch me with your glove
Dance me to the end of love, dance me to the end of love
Dance me to the end of love
با نوای سوزان ویلون، تا زیبایی‌ات با من برقص
با من برقص تا در هنگامهٔ وحشت آرام گیرم
با دستان برهنه‌ات یا دستکشی که به دست داری مرا لمس کن
تا انتهای عشق با من برقص، تا انتهای عشق با من برقص
تا انتهای عشق با من برقص
"Leonard Cohen"

دانلود آهنگ Dance me to the end of love از لئوناردو کوئن
  ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است       ببین که در طلبت حال مردمان چون اس
     به باد لعل تو و آن دو چشم می گونت              زجام غم می لعلی که میخورم خون است
 از آن زمان که زچشمم برفت رود عزیز               کنار دامن من همچو رود جیحون است 
    دلم بجو که قدت همچو سرو دلجو است            سخن بگو که کلامت لطیف و موزون است

دانلود آهنگ "جام غم" استاد همایون شجریان به یاد استاد پرویز مشکاتیان

"روسری رقصنده با باد میروی در یاد بر بند رخت..

 روسری رقصنده با باد میروی در یاد بر بند رخت،این ماییم که میدویم از پی باد یا نمیدویم از پی باد یا میرویم از یاد..
 دیگر پیرهن گلی ات را درار،دمرو دمی و انقدر دیگر..افلاک که جز غم نفزایند دگر.."
علیرضا بهنام

"عشق اگه فانوسه حتی به اندازه ی کورای شهر.. چیزی نمیبینی..نگو که نه...

 تو..تو اشتباه منی،راهی که نمیشه برگشت،راهی که نمیشه برگشت.."


دانلود آهنگ "اشتباه" از علی عظیمی

محسن نامجو:
"ساخت این قطعه مربوط به سال 78 بود،اونم توی یه شرایطی که از لحاظ روحی روانی در مرکز خلجانات قرار داشتم و یکسری جریانات عاطفی با یه شخص حقیقی ایجاد شده بود که شعر "بگو بگو" هم مال همون شخص بود و شبی بود که من در حضیض اون معقوله قرار گرفتم یعنی دیگه به اوجه زاریو ذلت یه آدمی که توی بحرانهای عاطفی قرار میگیره،قرار گرفتم و اساسا شب رو تصمیم گرفتم که هیجا نباشم و توی خیابون بخوابم،سرمای دم صبح سحر منو از خواب بیدار کرد و این تم توی ذهن من ساخته شده بود: بگو بگو که چکارت کنم.."

بگو بگو
که چه کارت کنم بگو
که چه کارت کنم ز گریه جویم و دل را

بگو بگو
که شکارت کنم بگو
که شکارت کنم به غمزه مویم و آه

ببین ببین
که فغانت کنم ببین
که فغانت کنم ز خنده چینم و لب را

ببین ببین
که نشانت کنم ببین
که نشانت کنم ز فتنه کینم و آه


نماز شام غریبان چو گریه آغازم
به مویه‌های غریبانه قصه پردازم
به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زار
که از جهان ره و رسم سفر براندازم
من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب
مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم
خدای را مددی ای رفیق ره تا من
به کوی میکده دیگر علم برافرازم


بیا بیا
که نگارت شوم بیا
که نگارت شوم به طرفه سایم و تن را

بیا بیا
به زیارت شوم بیا
به زیارت شوم چو خسته‌ پایم و آه

همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد
حباب وار براندازم از نشاط کلاه
اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد
به ناامیدی از این در مرو بزن فالی
بود که قرعه‌ی دولت به نام ما افتد

شکن شکن
که شیارت کنم شکن
که شیارت کنم ز شرح شاهد و شور آه

شکن شکن
چه شرارت کنم شکن
چه شرارت کنم ز شمس شاهد و شور
 
بخز بخز
که خزانت شوم بخز
که خزانت شوم به زخم دوزخو خون را
 
بخز بخز
ز زبانت شوم بخز
ز زبانت شوم به دست و پا دل و م..
 
بیا بیا
که نگارت شوم بیا
که نگارت شوم به طرفه سایم و تن را

بیا بیا
به زیارت شوم بیا
به زیارت شوم چو خسته ‌پایم و آه

دانلود "بگو بگو" (کامل 11 دقیقه)
دانلود "بگو بگو" (همراه با آرزوی خسروی،شاعر شعر بگو بگو)
دانلود "بگو بگو" (نسخه ی راک)

ترس تمام وجودم را گرفته بود،دقیقا نمیدانم به چی چیز فکر میکردم،به خانه برگشته بودم،روی پله ها نشستم و خانه را دید میزدم،ساکت شده بودم،برادر کوچکم زودتر وارد شده بود و جریان را تعریف کرده بود،همه دستپاچه شده بودند ولی من با اینکه ترسیده بودم آرام بودم،برادر بزرگترم زودتر لباس هایش را پوشیدو آمد بالای پله ها نگاهی به من کردو خیلی سریع آمد دستم را گرفتو بلندم کرد و دوان دوان مرا تا سرکوچه کشاند،اولین ماشینی که رسید برادرم جلویش را گرفت سریع سوار شد،من عقب ماشین سوار شدم،خیابانها خلوت بود ساعت حدودا 22  بود،برادرم با راننده سرگرم گپ شده بودنندو من هم آرام طوری که انگار همه ی زندگی ام را از دست داده ام سرم را روی صندلی خوابانده بودم و به آهنگی که پخش میشد گوش میکردم...

تو و می چون ناله کشیدن ها ،،، من و چون گل جامه دریدن ها
ز رقیبان خواری دیدن ها ،،، دلم از غم خون کردی
چه بگویم چون کردی ،،، دردم افزون کردی

برو ای از مهر و وفا عاری ،،، برو ای عاری ز وفاداری
که شکستی چون زلفت عهد مرا ،،،

دریغ و درد از عمرم ،، که در وفایت شد طی ،،،
ستم به یاران تا چند؟ ،،، جفا به عاشق تا کی؟ ،،،

نمی کنی ای گل یکدم یادم ،،، که همچو اشک از چشمت افتادم
تااآآاااا کِ کِ کی بی تو بُود ااااز غـَ غَـ غم خون دل من ،،، آه از دل تو

گرچه ز محنت خوارم کردی ،،، با غم و حسرت یارم کردی
مهر تو دارم باز ،،، بکن ای گل با من
هرچه توانی ناز ،، هرچه توانی ناز ،،، کز عشقت ، می سوزم باز

آهنگ "خزان عشق" از استاد بدیع زاده

چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون

دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون

چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید

چو کشتی ام دراندازد میان قلزم پرخون

زند موجی بر آن کشتی که تخته تخته بشکافد

که هر تخته فروریزد ز گردش‌های گوناگون

نهنگی هم برآرد سر خورد آن آب دریا را

چنان دریای بی‌پایان شود بی‌آب چون هامون

شکافد نیز آن هامون نهنگ بحرفرسا را

کشد در قعر ناگاهان به دست قهر چون قارون

چو این تبدیل‌ها آمد نه هامون ماند و نه دریا

چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بی‌چون


دانلود آهنگ چه دانستم از استاد شجریان که در فیلم "شهر آشوب" اجرا میشه